سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در خردسالی نیاموزد، در بزرگسالی پیش نیفتد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2183
تعداد کل یاداشته ها : 12
103/2/16
4:37 ص

 

پاستر در کتاب عصر دوم رسانه ها، ارتباطات الکترونیک را واضع تجدید صورت بندی بنیادین زبان می داند که فرد را خارج از حیطه الگوی سوژه خود بنیاد قرار می دهد. ادعای پاستر این است که گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات الکترونیک، اثرات عمیقی بر شیوه زندگی و تفکر ما در باره خود و محیط اطراف مان بر جای می گذرد؛ چرا که این گسترش، شبکه روابط اجتماعی را دگرگون می کند. وی از جمله پیامدهای مثبت تغییر و تحول تکنولوژیکی بر جهان اجتماعی را؛ شکل گیری شبکه های جدید روابط اجتماعی که نشانگر تغییر پیوندهای خویشاوندی به پیوندهای شغلی و حرفه ای است و همچنین تغییر در درک مقوله زمان و مکان بر می شمارد . بسیاری از نویسندگان در این رابطه اصطلاح جامعه شبکه ای را به کار می برند که ون دایک و کاستلز از این دسته هستند، اگر چه از مفهوم جامعه اطلاعاتی نیز غفلت نمی کنند.  جامعه شبکه ای را می توان شکلی از جامعه تعریف کرد که به گونه ای فزاینده روابط خود را در شبکه های رسانه ای سامان می دهد؛ شبکه هایی که به تدریج جایگزین شبکه های اجتماعی ارتباطات رو در رومی شوند یا آن ها را تکمیل می کنند. این بدان معنی است که شبکه های اجتماعی و رسانه ای در حال شکل دادن به شیوه سازمان دهی اصلی و ساختارهای بسیار مهم جامعه مدرن هستند 


  

 

براساس این نظریه ، انسان ها بیشتر آن چه را که برای راهنمایی و عمل در زندگی نیاز دارند صرفاً از تجربه و مشاهده مستقیم یاد نمی گیرند، بلکه عمدة آن ها به طور غیرمستقیم و به ویژه از طریق رسانه های جمعی آموخته می شود در این زمینه باندورا می نویسد: رسانه ها اگرچه تنها منبع یادگیری اجتماعی نیستند و نفوذ و تاثیرشان به دیگر منابع یادگیری یعنی والدین، دوستان و معلمان وابسته است، ولی روی مردم تأثیر مستقیم دارند و این تاثیرگذاری به میانجی نفوذ شخصی یا شبکه های اجتماعی صورت نمی گیرد