شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

تسبیح دیجیتال
+ [تلگرام] بازي هاي رايانه اي و جنسيت بازي رايانه اي مانند ورزش فعاليتي مفرح است که بعضا يک فراينر رقابتي اجتماعي را نيز مي رساند. بر اساس تحقيقات روان شناسي اجتماعي، عموما مردان بيش از زنان براي ورود به موقعيت هاي رقابتي برانگيخته مي شوند. همچنين بازيکنان مرد نسبت به بازيکنان زن، انگيزه ي بيشتري براي رقابت در باز رايانه اي دارند.از اين رو ژانر رقابتي بازي هاي رايانه اي بيشتر از سوي مردان استفاده مي شود تا زنان. در کل ترجيح هاي دو جنس براي بازي با يکديگر فرق دارد. پسرها بيشتر بازي هاي اکشن، ماجراجويانه و شبيه سازي شده را مي پسندند، در حالي که دخترها بيشتر به بازي هاي منطقي و مهارتي گرايش دارند. البته آن طور که به نظر مي رسد، در مجموع گرايش پسرها به بازي هاي رايانه اي بيش از دختران است. هر جند آمار استفاده دختران از اين بازي ها نيز رو به افزايش است. طبق آماري که در سال منتشر شده، درصد از متقاضيان رو به گسترش بازي هاي تعاملي را دختران تشکيل مي دهند. بيشتر تحقيقات نشان داده است که کودکان پيش دبستاني از هر دو جنس، علاقه ي يکساني به بازي رايانه اي دارند اما با بالغ شدن دخترها، علاقه ي آن ها به بازي رو به کاهش مي رود. به نحوي که هر دو جنس تا حدودي پذيرفته اند که بازي کامپيوتري يک بازي پسرانه است. اين شکاف جنسيتي در بازي در سن بلوغ رخ مي دهد و علت آن هنوز به طور دقيق مشخص نيست. با اين حال برخي پژوهشگران معتقدند که يکي از دلايل آن مي تواند اين باشد که اغلب بازي هاي کامپيوتري براي پسرها طراحي شده اند و در طراحي آن ها به علاقمندي دختران توجه نشده است. از اين رو اغلب، اولين مواجهه يک دختر با بازي کامپيوتري ناخوشايند است. از ديگر نکات حائز اهميت بحث جنسيت و رسانه ها، بحث محتواي بازي هاي رايانه اي است . بيشتر کاراکترهاي بازي مرد هستند و زماني هم که کاراکتر زن است، به شکلي منفي نمايانده مي شود. بر اساس يک تحقيق در ميان بازي هاي پرفروش، تنها درصد از شخصيت هاي بازي ها زن هستند و حدود نيمي از آن ها بيشتر در نقش ناظر در بازي حضور دارند تا اين که شريکي فعال در بازي باشند. بر اساس تحليل محتوايي که خانم ديترز بر روي بازي هاي رايانه اي انجام داد، کاراکترهاي زن بازي ها به طور غير عادي لاغر، نيمه برهنه و داراي سينه هاي بزرگ هستند. اين تحليل همچنين نشان داد که نقش اکثر اين کاراکترها، نقش يک زن مضطرب پريشان است. به همين ترتيب پراونزو هم نشان داده که زنان در بازي ها يا قرباني اند يا جايزه ي بازي. براي نمونه مي توان به بازي "جاده ي سرعت" که مسابقه موتورسواري هيجان انگيزي است، اشاره کرد. بازي به شکل کارتون است اما اگر بازيکن برنده شود، صحنه اي واقعي و فيلم مانند نشان داده مي شود که زني به عنوان جايزه در پشت موتور موتور سوار گذاشته مي شود. به اعتقاد ديترز بازنمايي منفي زنان در بازي ها منجر به دروني شدن اين کليشه مي شود که زنان ضعيف هستند و به راحتي قرباني مي شوند و اين قرباني شدن به عنوان جنبه ي عادي از زندگي قلمداد مي شود. در تحقيقي که توسط خانم کافاي انجام شد، از دختران و پسران خواسته شد که بازي مطلوب خود را طراحي کنند. تم اصلي اغلب بازي هاي طراحي شده توسط پسران بر اساس جدال ميان خير و شر بود، در حالي که دخترها به خطوط داستاني و شخصيت ها تمايل داشتند. دخترها بيشتر تمايل به کاوش در ويژگي هاي شخصيتي کاراکترها و زندگي آن ها دارند تا اين که به دنبال بردن بازي باشند. دي جين، اوپيتيس، کوچ و يونگ، نيز تجربه دختران را در بازي " جستجوي ققنوس" مورد مطالعه قرار دادند و به اين نتيجه رسيدند که دخترها شخصيت هاي زن بازي را به شخصيت هاي مرد بازي ترجيح مي دهند و تمرکز بيشتري بر تعامل بازي با شخصيت هاي زن دارند. يکي از بازي هايي که در ميان دختران از موفقيت قابل توجهي برخوردار شده، بازي " طراحي مد باربي" است. ساب رامانيام و گرينفيلد اين بازي را مورد مطالعه قرار دادند و متوجه شدند که علت علاقه ي دختران به اين بازي کم بودن ميزان خشونت در آن، وجود فضاي زندگي واقعي و استفاده از يکي از الگوهاي بازي هاي رايج دختران در دنياي ديجيتالي است. مطالعه اي که چند سال پيش توسط بنياد آموزشي موسسه آمريکايي زنان دانشگاهي (AAUW) انجام شد، نشان مي دهد که دختران، اغلب بازي هاي ويدئويي خشن را دوست ندارند و بازي هاي شخصيت مند، تعاملي و همراه با ايفاي نقش را ترجيح مي دهند. بازي هاي دختران که از ميانه ي دهه ي در بازار زياد شد، اغلب بر روي خريد، مد، قرار ملاقات و ظاهر تمرکز يافته است. اهميت تناسب محتواي متن با اميال، گرايش ها و نياز هاي مخاطب به ويژه در بازي کامپيوتري از آنجاست که رعايت شدن اين عوامل در محتواي بازي موجب مي شود که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
+ [تلگرام] نظريه بازنمايي بازنمايي در لغت يعني توصيف کردن، تصوير ساختن، نشان دادن،نماد سازي کردن يا نشانه ي چيزي بودن است. به عبارت ديگر بازنمايي توليد معناي مفاهيم در ذهن ما از طريق زبان است. از نظر ريچارد داير مفهوم بازنمايي عبارت است از نحوه ي ساختي که رسانه هاي جمعي از جنبه هايي از واقعيت مثل افراد، مکان ها، اشياء، اشخاص و هويت هاي فرهنگي و ديگر مفاهيم مجرد مي سازند. استوارت هال توضيح مي دهد که دو فرايند يا نظام مجزاي بازنمايي مرتبط با هم وجود دارد او مي گويد: نظام اول نظام ادراکي يا نقشه ي ذهني است در اين نظام تمام موضوعات، مردم و حوادث با يک سري از مفاهيم و بازنمايي هاي ذهني مرتبط هستند. اين مفاهيم با توجه به فرهنگ و جامعه ي ما به شيوه ي خاصي نظام يافته اند. ( هال، :) نظام دوم، زبان است که به ما اجازه مي دهد اصطلاحاتي را به صورت اختياري به جاي چيز ديگري تعيين کنيم. در حال حاضر زبان در مورد آن دسته از معاني که خلق و مبادله مي شوند، واسطه ي رايج آن چيزي است که ما از اشياء درک مي کنيم.معاني فقط مي توانند از طريق دسترسي معمول و مشترک ما به زبان تسهيم شوند. ما در زبان براي بازنمايي مفاهيم، ايده ها و احساستمان به ساير افراد، از نمادها استفاده مي کنيم. اين نمادها شامل صداها، کلمات نوشته شده، تصاوير توليد شده الکترونيکي، نت هاي موسيقي و حتي اشيا هستند. زبان يکي از رسانه هايي است که از طريق آن افکار، عقايد و معاني در يک فرهنگ بازنمايي مي شوند. از ديدگاه جان فيسک () رسانه ها برنامه هايي آکنده از معاني نهفته را ارائه مي کنند و مي کوشند با مهار اين معاني،آن ها را به معاني يگانه تر و مرجح تري تبديل کنند. از نظر استوارت هال، خود واقعيت فقط زماني معنادار مي شود که بازنمايانده شود. وانگهي بازنمايي ها و معاني چسبيده به آن ها در طول زمان بسته به اين که از چه منظري عرضه شوند، متغير هستند. مي توان بحث هال را چنين خلاصه کرد که اولا هيچ واقعيت معناداري وجود ندارد، مگر آنکه بازنمايانده شود و دوم اين که بازنمايي بعد از رويداد رخ نمي دهد، بلکه بخشي از آن رويداد است. در واقع چيزي که ما رويداد مي ناميم، خارج از بازنمايي وجود ندارد. بازنمايي در رسانه ها کارکردهاي خاص خود را دارد. ريچارد داير درباره ي بازنمايي اين پرسش را مطرح مي کند که چه کسي، کدام گروه را به چه شيوه اي بازمي نماياند؟ به دنبال چنين رويکردي است که موضوع رابطه ي ميان بازنمايي، قدرت و ايدئولوژي پديدار مي شود. به اين معنا که بازنمايي فرايند بازتاب شفاف واقعيت از طريق رسانه ها نيست که در مواقعي ممکن است با نواقصي در انعکاس شفاف مواجه باشد. بلکه اساسا در اين تلقي بازنمايي فرايندي است که طي آن برخي امور نمايانده مي شوند، در حالي که بسياري از امور مسکوت مي ماند. در واقع آنچه بازنمايي مي شود، احتمالا با منافع عده اي خاص گره خورده است. نکته حائز اهميت اين است که بازنمايي ها اموري واقعي پنداشته مي شوند و از اين رو فرايند تکوين شخصيت يا ذهنيت گروه هاي خاص را هدايت و کنترل مي کنند اما به طور کلي بازنمايي چيزي جز حقيقت بر ساخته نيست که به واسطه ي گفتمان هاي خاصي شکل مي گيرد. در حقيقت رسانه ها واقعيت را بازتاب نمي دهند بلکه آن را بازنمايي مي کنند. اين بازنمايي به نفع عده اي خاص و به ضرر عده اي ديگر است.
تسبیح دیجیتال
مجموعه مطالعات مديري
رتبه 0
0 برگزیده
0 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
مجموعه مطالعات مديري عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top