سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ حرکتی نیست، مگر آنکه در آن نیازمند شناختی هستی . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2176
تعداد کل یاداشته ها : 12
103/2/6
2:22 ع

 

بازنمایی در لغت یعنی توصیف کردن، تصویر ساختن، نشان دادن،نماد سازی کردن یا نشانه ی چیزی بودن است. به عبارت دیگر بازنمایی تولید معنای مفاهیم در ذهن ما از طریق زبان است.

از نظر ریچارد دایر مفهوم بازنمایی عبارت است از نحوه ی ساختی که رسانه های جمعی از جنبه هایی از واقعیت مثل افراد، مکان ها، اشیاء، اشخاص و هویت های فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد می سازند. 

استوارت هال توضیح می دهد که دو فرایند یا نظام مجزای بازنمایی مرتبط با هم وجود دارد او می گوید: نظام اول نظام ادراکی یا نقشه ی ذهنی است در این نظام تمام موضوعات، مردم و حوادث با یک سری از مفاهیم و بازنمایی های ذهنی مرتبط هستند. این مفاهیم با توجه به فرهنگ و جامعه ی ما به شیوه ی خاصی نظام یافته اند. ( هال، 17:1997) نظام دوم، زبان است که به ما اجازه می دهد اصطلاحاتی را به صورت اختیاری به جای چیز دیگری تعیین کنیم. در حال حاضر زبان در مورد آن دسته از معانی که خلق و مبادله می شوند، واسطه ی رایج آن چیزی است که ما از اشیاء درک می کنیم.معانی فقط می توانند از طریق دسترسی معمول و مشترک ما به زبان تسهیم شوند. ما در زبان برای بازنمایی مفاهیم، ایده ها و احساستمان به سایر افراد، از نمادها استفاده می کنیم. این نمادها شامل صداها، کلمات نوشته شده، تصاویر تولید شده الکترونیکی، نت های موسیقی و حتی اشیا هستند. زبان یکی از رسانه هایی است که از طریق آن افکار، عقاید و معانی در یک فرهنگ بازنمایی می شوند. از دیدگاه جان فیسک (1380) رسانه ها برنامه هایی آکنده از معانی نهفته را ارائه می کنند و می کوشند با مهار این معانی،آن ها را به معانی یگانه تر و مرجح تری تبدیل کنند. از نظر استوارت هال، خود واقعیت فقط زمانی معنادار می شود که بازنمایانده شود. وانگهی بازنمایی ها و معانی چسبیده به آن ها در طول زمان بسته به این که از چه منظری عرضه شوند، متغیر هستند. می توان بحث هال را چنین خلاصه کرد که اولا هیچ واقعیت معناداری وجود ندارد، مگر آنکه بازنمایانده شود و دوم این که بازنمایی بعد از رویداد رخ نمی دهد، بلکه بخشی از آن رویداد است. در واقع چیزی که ما رویداد می نامیم، خارج از بازنمایی وجود ندارد.

بازنمایی در رسانه ها کارکردهای خاص خود را دارد. ریچارد دایر درباره ی بازنمایی این پرسش را مطرح می کند که چه کسی، کدام گروه را به چه شیوه ای بازمی نمایاند؟ به دنبال چنین رویکردی است که موضوع رابطه ی میان بازنمایی، قدرت و ایدئولوژی پدیدار می شود. به این معنا که بازنمایی فرایند بازتاب شفاف واقعیت از طریق رسانه ها نیست که در مواقعی ممکن است با نواقصی در انعکاس شفاف مواجه باشد. بلکه اساسا در این تلقی بازنمایی فرایندی است که طی آن برخی امور نمایانده می شوند، در حالی که بسیاری از امور مسکوت می ماند. در واقع آنچه بازنمایی می شود، احتمالا با منافع عده ای خاص گره خورده است. نکته حائز اهمیت این است که بازنمایی ها اموری واقعی پنداشته می شوند و از این رو فرایند تکوین شخصیت یا ذهنیت گروه های خاص را هدایت و کنترل می کنند اما به طور کلی بازنمایی چیزی جز حقیقت بر ساخته نیست که به واسطه ی گفتمان های خاصی شکل می گیرد. در حقیقت رسانه ها واقعیت را بازتاب نمی دهند بلکه آن را بازنمایی می کنند. این بازنمایی به نفع عده ای خاص و به ضرر عده ای دیگر است.